شرایط امروزی و گام بعدی ما / بولتن کارگری هسته سوسیالیستی خوزستان

درود به همقطاران و کارگران غیور خوزستان
شماره دوم بولتن کارگری هسته کارگران پیشتاز (خوزستان) را با تاکید بر نکات زیر انتشار می دهیم.

مبارزات و اتحاد ما در همبستگی با اعتراضات خیابانی جوانان و زنان مبارز در خیابان ها که با تمام فشارها و سرکوب های حاکمیت ادامه یافته، چشم گیر بوده و ما را در مقام برتری در جامعه قرار داده است. باید به راه مان ادامه دهیم و موقعیت خود بیش از پیش تقویت کنیم. ما به عنوان یک طبقه آگاه در جامعه همراه با متحدان خود، جوانان و زنان و ملیت های ستمدیده ایران (عرب، کرد، ترک، بلوچ و غیره) قابلیت حاکمیت بر زندگی و سرنوشت خودمان را دارا هستیم. طبقه کارگر در ایران با متحدان خود نماینده اکثریت مردم جامعه بوده و باید در حاکمیت قرار گیرند. تا زندگی بهتر و اقتصاد شکوفا متکی بر نیازهای مردم را تضمین کند. این یعنی سوسیالیسم. این یعنی زن، زندگی، آزادی! این یعنی دمکراسی! این یعنی شکوفایی اقتصادی و تضمین کار و زندگی انسانی برای تمام کارگران و زحمتکشان و سایر قشرهای اجتماعی در جامعه ما.
اما در این راه موانع بر سر راه ما کدامند؟ این موانع را باید بررسی کنیم و گام به گام بر آنها غلبه کنیم.

مانع اول
این دولت یک دولت سرمایه داری است.اما، این دولت سرمایه داری توسط یک حکومت متکی بر سلسله مراتب شیعه (آخوندی) بیش از ۴۳ سال است که در حاکمیت است. این اقلیت ناچیز چند درصدی برای تضمین حاکمیت خود مجبورند که ابزار زور و اختناق و دروغ گویی و سرکوب و اعدام و شکنجه و بی حرمتی بر زنان و دانشجویان و دانش آموزان و کارگران و ملیت های تحت ستم و غیره متوسل شود. اگر این حکومت دارای پایه اجتماعی بود و منافع کل جامعه را نمایندگی می کرد، محققا از این ابزار سرکوب و تحمیق استفاده نمی کرد. بنابراین، این حکومت با تمام ابزار سرکوبش باید برکنار شود.

مانع دوم
برای برکناری این حکومت اختناق آمیز، توده های اکثریت باید به این موضوع پی برده باشند و آگاه باشند. اما، متاسفانه در شرایط کنونی، این آگاهی تنها در بخشی ها از جامعه وجود دارد و همه گیر و سراسری نشده است. جامعه ما به سه طیف تقسیم شده است:
اول، طیف سفید (کارگران و جوان پیشتاز آگاه)،
دوم، طیف سیاه (نظام سرکوبگر سرمایه داری و رژیم آخوندی)
سوم، طیف خاکستری (اکثریت کارگران و زحمتکشان )

اما، متاسفانه، این طیف خاکستری که شامل اکثریت کارگران و مردم زحمتکش هستند هنوز همگی به ضرورت برکناری این حکومت نرسیده اند. اما، این آگاهی در میان پیشتازان کارگران و جوانان سوسیالیست وجود دارد. از اینرو این طیف کوچک سفید، باید در مقام رهبری کننده طیف خاکستری قرار گیرد تا طیف سیاه (حاکمیت و ابزار سرکوبش) را برکنار کند. این کار تنها در ابتدا، باید از طریق سازماندهی خود طیف سفید انجام گیرد. سپس این رهبری آگاه و مبارز و جسور، طیف خاکستری را در نهایت سازمان دهد. به عبارت دیگر، توده های وسیع و ناراضی نیاز به رهبری دارند. این رهبری رمز پیروزی ما بر طیف سیاه است. طیف سفید باید متشکل، سراسری و مخفی خود را سازمان دهد.

مانع سوم
در میان معترضان عقاید دیگری هم وجود دارند که مانع پیروزی نهایی می شوند. آنهم جریاناتی هستند که تحت تاثیر نظریات دولت های سرمایه داری غربی و به خصوص آمریکا قرار دارند. طرفداران شاه سابق و سلطنت طلبان با لباس های نوین و امکانات سرشار (تلویزیون های و تبلیغات روزمره) ظاهرا شده اند که قصدشان به حاکمیت رساندن کارگران و متحدانشان نیست. قصد آنها سرنگونی این حکومت با حفظ نظام سرمایه داری است با چهره ای نوین. این نظریات خود مانع بزرگی در راه طبقه کارگر هستند. اگر حکومت کنونی سر طبقه کارگر و زحمتکشان را با شمشیر می برد، این عده می خواهند به اتکا به نیرو های کارگری و جوانان به حاکمیت برسند و سر طبقه کارگر و زحمتکشان را با پنبه ببرند. اما، کارگران پیشتاز با صدای بلند اعلام کنند که «ما نمی خواهیم سرمان بریده شود. بلکه ما می خواهیم خود به حاکمیت برسیم»! «ما آقا بالا سر نمی خواهیم چه شاه باشد چه رهبر!». شعاری که در سراسری ایران توسط جوانان طنین افکنده این است: «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشد چه رهبر»! این پیامی است که ما باید به آنها بدهیم و در مقابلشان رهبری خود کارگران و جوانان را مستحکم کنیم.

زنده باد کارگران مبارز ایران!
پیش به سوی ایجاد یک تشکل مخفی و سراسری متشکل از طیف سفید!
پیش به سوی سازماندهی طیف خاکستری و برکناری طیف سیاه!

۹ آبان ۱۴۰۱

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران