با سازماندهی تشکیلاتی به مقابله با جبر سازمان یافته سرمایه داری برویم!

سرمایه داری در هنگام بروز بحران و در خطر افتادن کل نظام در همه جوامع یکسان عمل می کند. دقایقی پیش دونالت ترامپ در خطابیه ای عمومی از کاخ سفید مردم آمریکا را مشتی خرابکار و تروریست خانگی خواند و رسما اعلام نمود که دولت وی به شکل نظامی به تظاهرات مردم هجوم برده و آن را درهم خواهد شکست. چه زبان آشنایی، هرآنگاه که سردمداران سرمایه داری موجودیت نظام را در خطرببینند لحظه ای درنگ نخواهند کرد. تنها زبانی که آنان می شناسند زبان زور است. اما به محض آنکه به همان زبان پاسخ می شنوند دست به اسلحه برده وتظاهرکنندگان را به گلوله می بندند. حامیان مناسبات استثماری برای حفظ این مناسبات چه درآمریکا وچه درایران یا چین به یک گونه عمل می کنند، سرکوب!

خشونت نژادی برنامه ریزی شده نسبت به سیاه پوستان در آمریکا پیشینه ای طولانی و تاریخی دارد. این پیشینه نه تنها به دوران برده داری بلکه به حوادث پس ار القای آن نیز برمی گردد. مرگ بیرحمانه جورج فلوید یادآور مراسم لینچ سیاه پوستان در دوران برده داری آمریکاست. اگرچه شکلبندی برداره داری بر اساس نیاز های عاجل سرمایه داری در اواخر قرن ۱۸، تغییر یافت، ولی نگرش نژادی برده وارانه نسبت به سیاه پوستان همچنان به حیات خود در این مملکت ادامه داده است. امروزه نمونه های خشونت نسبت به سیاه پوستان در آمریکا چنان عادی و روزمره شده است که گویی به بخشی از حیات اجتماعی این کشورتبدیل شده است. سیستم قضایی سرمایه داری نیزدر حمایت ازاین نظام تنها به بخش ناچیزی از این خشونت ها پاسخ داده است.

سیاه پوستان آمریکا از جمله فقیرترین اقشاراجتماعی به شمار می آیند. بیکاری وسطح نازل آموزش و پرورش وبهداشت عمومی در میان سیاه پوستان، این گروه عظیم اجتماعی را در معرض دهشتناک ترین آسیب های اجتماعی و بهداشتی قرار داده است. آمارهای ارائه شده از درصد بالای مرگ و میر در میان سیاه پوستان، بویژه در نیویورک دلیل روشن این مدعاست. سردمداران سرمایه داری آمریکا، جمهوری خواه و یا دموکرات درطی دهه های گذشته نشان دادند که نه خواهان ونه قادربه ایجاد تغییری در مناسبات موجود و بهبود شرایط زندگی سیاه پوستان هستند.

اعتراض امروز مردم آمریکا که در ابتدا به عنوان پاسخی به مرگ ناجوانمردانه جورج فلوید آغاز شده بود، اینک ابعاد گسترده تری یافته وپایه های نظام تبیعض رامورد حمله قرار داده است. اینک دیگر تنها سیاه پوستان نیستند که به خیابان ها ریخته اند، این خروش همه زحمتکشان و ستمدیدگان آمریکایی است که فارغ از نژاد و رنگ، به جان آمده ازتبیعض و نابرابری اقتصادی و اجتماعی در بیشترایالات آمریکا به خیابان ها سرریز شده و خواهان تغییر هستند؛ این همان توده ایست که پس از فاجعه کرونا به روشنی دریافت که در منطق سرمایه داری جان وی پشیزی ارزش ندارد همیشه و در همه بحران ها اوست که باید تاوان بی کفایتی های نظام را بپردازد.

ترس ترامپ بی علت نیست و به همین دلیل است که وی نظامیان را به خیابان ها خوانده تا نظم کثیف سرمایه داری را مجددا بر قرار کنند. او حتی فاجعه مرگ بیش از صدهزار نفر از همین اقشار محروم و زحمتکش جامعه را به محاق فراموشی سپرده و شمشیر آخته را به سمت آنان گرفته است؛ اما مردم فراموش نمی کنند که چگونه در اثر عدم دسترسی به کمترین امکان پزشکی و غذایی جان هزاران نفرگرفته شد و هزاران دیگربه خاک سیاه نشستند. آنچه که امروز آنان غارت فروشگاه های زنجیره ای بزرگ می نامند، اگر بپذیریم که از طرف خودشان سازماندهی نشده، که نمونه اش را بکرات در ایران دیده ایم، نشانه خشم و عصیان همه آنانیست که تا دیروز از همه این امکانات محروم بوده و امروز سهم خود را طلب می کنند.

منطق بیرحم شمشیر آخته درهمه جوامع سرمایه داری به یکسان عمل می کند. اینک در ایران نیز ما با افزایش بحران در جامعه و تشدید اعتصابات و اعتراضات کارگری و مردمی در کارخانجات و معادن و ادارات، شاهد افزایش خشونت سازمان یافته برعلیه کارگران و دیگر اقشار زحمتکش جامعه هستیم. فزونی دستگیری ها، زندان و شکنجه فعالان کارگری ظرف چند هفته گذشته به روشنی درجه وحشت و زبونی حاکمان را به نمایش می گذارد. دولت ایران در یکی از آخرین پرده های این نمایش خشونت وبرای نشان دادن مشت آهنین در شرایط حساس فعلی، همانند همتای خود در آمریکا، دونالد ترامپ، اقدام به دستگیری مجدد سید رسول طالب مقدم از اعضای سندیکای شرکت واحد که قبلا در جریان تجمع روز کارگر بازداشت شده بود، کرد. او بلافاصله پس از بازداشت به شعبه یک اجرای احکام دادسرای اوین اعزام شده وحکم ۷۴ ضربه شلاق تعزیری وی اجرا شد. مجازاتی قرون وسطایی برای کارگری که تنها به جرم گردهم آیی درروزکارگردستگیر شده بود؛ وچه شباهت غریبیست بین این مجازات و تهدید های ترامپ که وعده استفاده از سگان گرسنه وازهم دریدن تظاهر کنندگان را می دهد، مجازاتی که درباره بردگان سیاه پوست روا می داشتند.

این آن جامعه ایده آلی است که بورژوازی غرب وعده میدهد. اتوپیایی که جمعی از سوسیال دموکرات ها و ناسیونالیست های وطنی نیزبر سر سفره اش جمع شده اند ودریوزگی استخوانی می کنند. اینک چهره واقعی سرمایه داری در سراسر جهان عریان شده است.

منطق سرمایه داری بر زور مداری استوار شده است؛ جبر سازمان یافته و تشکیلاتی؛ جبری که از طریق سازمان های فرهنگی، قضایی و سرانجام نظامی بر جامعه تحمیل می شود؛ و تنها راه مقابله با چنین جبرسازمان یافته ای اتکا به سازماندهی ستاد های رزمنده بین المللی وملی کارگران و زحمتکشان است. تنهااین نیروی متشکل وفراگیرآن اسلحه برنده ایست که قادر خواهد بود مناسبات موجود را در هم شکسته وروابط نوینی بر پایه برابری اقتصادی و سیاسی بین همه احاد جامعه، فارغ از رنگ، نژاد، جنسیت و فرهنگ برقرار نماید.

امروزسازماندهی این ستاد رزمنده بزرگترین وظیفه ایست که فراروی کارگران پیشروو روشنفکران کارگری قرار گرفته است و تنها حصول به آن امکان است که می تواند گذرازتوحش و بربریت سرمایه داری را به جامعه انسانی سوسیالیستی را امکان پذیر سازد.

رضا سپهر militaant.com

۱۳ خرداد ۱۳۹۹

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران