اول ماه مه: در بستر بحران سرمایه داری

پی دی اف

روزاول ماه مه، روزجهانی کارگربرهمه کارگران جهان مبارک باد!

روز جهانی کارگر یادآور خاطره روز اول ماه مه ۱۸۸۰ است، روزی که ۲۵ هزار کارگر صنعتی برای تحقق خواسته هشت ساعت کار درروز به خیابان‌های شیکاگو سرازیر شده و مبارزات خود را آغاز کردند. این تظاهرات به مدت چند روز ادامه یافت و کارفرمایان در پاسخ به این درخواست و به پشتوانۀ ابزارهای سرکوب دولتی قاطعانه شورش کارگران را درهم کوبیدند. درروز سوم تظاهرات، پلیس به روی تظاهرکنندگان آتش گشود، چند کارگر کشته و صدها تن مجروح شدند. پلیس به حمله‌های خود به منازل اعتصاب‌کنندگان و فعالین اتحادیه‌های کارگری ادامه داد. جلسات آنان با خشونت برهم زده شد و رهبران کارگری دستگیر شدند. دستگیرشدگان در دادگاه بدوی به مرگ محکوم شدند اما سرانجام این احکام به علت فشارهای داخلی و بین المللی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

«کنوانسیون فدراسیون اتحادیه‌های سازمان یافته» به یادبود مبارزات کارگران شیکاگو، درتاریخ اول ماه مه ۱۸۸۶ این روز را به عنوان «روز جهانی کارگران» اعلام کرد. پس از آن دریکی از مفاد قطعنامه‌های کنگره «بین الملل دوم» درسال ۱۸۸۹ تاکید شد که کارگران هرکشور در اول ماه مه دست به اعتصاب وتظاهرات برای تحقق خواست هشت ساعت کار روزانه بزنند.

دراول ماه مه ۱۸۹۰، کارگران در سرتاسر اروپا دست به اعتصاب زدند.: ۱۰۰هزار نفر دربارسلونا، ۱۲۰هزار نفر در استکهلم، ۸هزار نفر در ورشو و هزاران نفر در اتریش و مجارستان که به دلیل غیرقانونی بودن تظاهرات در خانه ماندند. اعتصاب به سرتاسر ایتالیا و فرانسه گسترش پیدا کرد. ده کارگر در شمال فرانسه به ضرب گلوله از پای درآمدند. دربریتانیا و آلمان هم تظاهرات عظیمی روزیکشنبۀ بعد برگزار شد. ازآن زمان تاکنون کارگران بی شماری دراقصا نقاط جهان به خاطر شرکت درتظاهرات برای تحقق خواسته هشت ساعت کار روزانه، ایجاد شرایط بهتر کاری وافزایش دستمزد جان باختند تا سرانجام به این خواسته جامه عمل پوشاندند. همین نشان می‌دهد که ابتدایی‌ترین حقوق فعلی ما، به بهای خون و چندین دهه مبارزۀ جهانی طبقۀ کارگر به دست آمده است! این تجربیات به وضوح نشان می‌دهد که تحقق خواسته‌های کارگران و زحمتکشان تنها از خلال بوته سخت مبارزه طبقاتی میسرمی شود.

ما این روز را به تمام کارگران جهان، بویژه کارگران ایران تبریک می‌گوئیم.

امسال ما در شرایطی به پیشواز روز جهانی کارگر می‌رویم که سراسر جهان سرمایه‌داری در چنبره بیماری مرگبار ویروس کرونا گرفتار شده است. وقوع چنین فاجعه‌ای که چندان هم دور از انتظار نبود و به شهادت بنگاه‌های خبری سرمایه‌داری پیش‌بینی می‌شد، باری دیگر ثابت کرد که چگونه توزیع نابرابر ثروت وعدم سازماندهی جامعه بر اساس نیازهای عمومی مردم، و نه نیازهای بازار، می‌تواند موجب بروزچنین عواقب دهشتناکی شود.

شمار تلفات انسانی در کشورهای قدرتمندی چون آمریکا، انگلیس و فرانسه ….و ناتوانی سیستم بهداشتی و بیمارستان‌ها در مقابله با آن به دلیل کاهش بودجه خدمات بهداشتی ظرف چند دهه گذشته، آن هم در دوره‌ای که هزینه‌های نظامی- تسلیحاتی آنان سر به فلک می‌زند، دلیل روشن دیگری براین بود که نظام سرمایه داری وقعی به نیازهای اولیه انسانی، مانند بهداشت همگانی و رایگان نگذاشته وتنها براساس انگیزه سود عمل می‌کند.

وقوع این فاجعه ناتوانی سیستم موجود در حل معضلات جامعه و مفهوم رشد ناموزون و مرکب سرمایه‌داری را به روشنی نشان داد؛ کم‌یابی تخت آی سی یوو دستگاه‌های حیاتی تنفس مصنوعی درکنار رشد غول‌آسای صنایع تسلیحاتی که نقشی به جز انهدام حیات انسانی بازی نمی‌کنند. واقعیتی که شاید تا دیروز حتی برای طبقه کارگر این جوامع نیزچنین عریان به نمایش گذاشته نشده بود.

مطابق معمول قربانیان این بی‌کفایتی سودجویانه استثمارگران، طبقه کارگر و زحمتکشان فقیرجامعه بوده‌اند.

بیشترین قربانیان آمریکا را سیاه‌پوستان، رنگین‌پوستان و پیرزنان و پیرمردان فقیر آسایش‌گاه‌های سالمندان تشکیل دادند. محلات کارگری و فقیرنشین فرانسه، ایتالیا، انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی بیرحمانه‌تر آماج حمله این بیماری قرارگرفته است.

کارگران کارخانجات هندوستان که تا قبل از بروز این بیماری ازشدت فقر چاره‌ای به جز خوابیدن در محل کار خود نداشتند، پس از تعطیلی کارخانه‌ها آواره کوچه‌ها و خیابان‌ها شده‌اند. آنان حتی امکان مالی کافی برای بازگشت به روستاهای خود را ندارند. بنابه گزارشات متعدد دسته‌های عظیم این کارگران بیکار پای پیاده عازم روستاهای خود هستند.

اگرچه در بسیاری ازاین کشورها مردم راسا وارد عمل شده و دست به اقدامات پیش‌گیرانه زده‌اند، اقداماتی نظیر خوداری از فرستادن کودکان به مدارس، تعطیلی دانشگاه‌ها و یا پاره‌ای با توجه به خصلت فردی کار امکان ادامه کاری از منزل را بر کارفرمایان تحمیل کرده‌اند، اما کارگران و دیگر  اقشار زحمتکش جامعه که تنها درشکل اجتماعی قادر به تولید هستند در مقابل دو راهی نان یا جان ایستاده‌اند؛ یا کار در شرایط موجود یا بیکاری و گرسنگی. تنها در ماه گذشته بالغ بر بیست و دومیلیون مزدبگیرآمریکا از کار بیکار شده‌اند و نیمی نیز با کسری از دستمزد قادربه حفظ کارخودهستند. بهای بحران سرمایه‌داری را کارگران و زحمتکشان می‌پردازند.

مدافعان اقتصاد سرمایه‌داری بی‌شرمانه دروغ می‌گویند. آنان ادعا می‌کنند که سیستم سرمایه‌داری در اثر زلزله بیماری کرونا دچاراختلال شده و اگر کارگران و زحمتکشان با ادامه کار خود حرکت آن را تداوم نبخشند، پس لرزه‌های این زلزله اقتصاد جهانی را به نابودی می‌کشاند، یا به تعبیر بهترنظام سرمایه‌داری را درمعرض خطر سقوط قرارمی‌دهد، اما پنهان می‌کنند ونمی‌گویند که رکود ادواری اقتصاد سرمایه‌داری از ماه‌ها پیش آغاز شده است.

آن‌چنان که در گزارشات آمده است از ۱۸ ماهه پیش رکود اقتصادی نوینی در بیشتر کشورهای اروپایی آغازشده است. اقتصاد آلمان که رتبه چهارم را در اقتصاد جهانی به خود اختصاص می دهد، سال گذشته از حرکت باز ایستاد. رکود اقتصادی ژاپن با رتبه سوم درجهان، حتی پیش از شیوع ویروس کرونا شکل گرفته بود. بانک فرانسه درسه ماهه اولیه امسال خبر از شش‌درصد کاهش جی دی پی کشور داده بود واقتصاد دیگر کشورها نظیرایتالیا، اسپانیا و ترکیه از بحران‌های متعدد اقتصادی رنج می‌برند.

اینک سیاستمداران مدافع سیستم استثمار در سراسر جهان، شرق یا غرب، تحت پوشش عبارات عامیانه و دهان‌پُرکنی نظیر کمک به اعتلای اقتصاد ملی، یا لزوم و اهمیت آموزش کودکان و نوجوانان، یا بهتر است بگوئیم لزوم تربیت و آماده‌سازی نسل جدید تولیدکنندگان ثروت اجتماعی، بی‌توجه به عواقب انسانی چنین تصمیمی از کلیه کارگران و زحمتکشان فقیر دعوت می‌ٔکنند که برای بقای اقتصادی جامعه همچنان به کار و تولید خود ادامه دهند. بهای این اعتلای اقتصادی از کیسه خالی کارگران و زحمتکشان پرداخت می شود، نه ازذخیره‌ٔهای افسانه‌ای بانک‌ها وسرمایه‌داران.

مزدبگیران در بسیاری از کشورها یا کار خود را ازدست می‌دهند و یا مجبور به کار در شرایطی خطرناک و با مزدی اندک می شوند و بانک‌ها همچنان به مکیدن زالووار خون مردم ادامه می دهند و سرمایه‌داران سهام می‌خرند، با توجه به عرضه اندک کالا و تقاضای فراوان گران‌ترمی‌فروشند و پروارترمی‌شوند.

سیاستمداران دم از فداکاری برای نجات مملکت می‌زنند و حتی تا مرحله فدای جان، البته جان مزدبگیران، پیش می‌روند؛ اما فراموش نمی‌کنند که برقانون مقدس مالکیت صحه بگذارند و لزوم حفظ تقدس آن را یادآوری کنند.

این اقشار فقیر و زحمتکش هستند که باید فداکارانه و علیرغم همه خطرات موجود، بدون داشتن امکاناتی نظیر ماسک، دستکش و یا فضای کافی و امن، در زیر سقف کارخانجات و ادارات، بدون رعایت فاصله به کارخود ادامه دهند، اما در عین‌حال نباید فراموش کنند که اگر امروز بانک‌ها سخاوتمندانه با امتناع از دریافت اصل قرض به کمک آن‌ها شتافته‌اند؛ آنان نیز باید فردا بهره قرض به اضافه اصل آن را طی بیست سی‌سال آینده بازپرداخت کنند، رقمی که سربه فلک می‌زند. براستی چرا کارگران باید برای حفظ چنین نظامی از جان خود مایه بگذارند. آنان می‌توانند نظام برابرو انسانی خود را پایه ریزی کنند.

این بود آن بهشت موعودی که سرمایه‌داری وعده می‌داد. بهشتی که اینک پوشالی بودنش به همه کارگران جهان ثابت شده است. آنان به عینه درعمل دیدند که نظام سرمایه‌داری به تنها چیزی که نمی‌اندیشد حیات آنان و زندگی نزدیکان‌شان است.

وضعیت مردم درکشورهایی نظیر ایران از این هم خراب‌تراست. بانک‌ها شرخرها را به سراغ مشتریانی که قادر به بازپرداخت وام خود نیستند می فرستند و چوب حراج به داروندار آنان می‌زنند.

درست در بحبوحه بیماری کرونا و در زمانی که کارگران و زحمتکشان در زیرخط فقر مطلق دست و پا می‌زنند، دولت سرمایه‌داری و مرتجع ایران برسرمیز مذاکره‌ای ، که حتی نمایندگان دست نشانده شورای کارگران اسلامی نیزآن را ترک کرده بودند، با افزایش ۲۱% به حقوق کارگران با کارفرمایان به توافق رسید؛ آن هم درشرایطی که نرخ تورم واقعی بالغ بر ۷۰% ونرخ اعلام شده توسط دولت ۴۱%‌‌‌‌‌است.

حتی به هنگام چنین شرایط ویژه ای، دولت سرمایه‌داری ایران هنوز دست از تعقیب، آزار و زندان مخالفین برنمی‌دارد. زندان‌ها را از مبارزین کارگری و روشنفکری پر کرده است و هر ندایی در مخالفت با فساد، ارتشا و دیکتاتوری را در گلو خفه می‌کند. رژیم علیرغم توصیه‌های پزشکی، چه در سطح ملی و چه بین‌المللی با مرخصی زندانیان، به ویژه زندانیان سیاسی مخالفت کرده و به بازداشت آنان درشرایطی خطرناک وغیربهداشتی ادامه می‌دهد.

کارخانه‌ها به بخش خصوصی منتقل می‌شود و ثروت این مملکت به جای هزینه شدن در مصارف بهداشتی و رفاه اجتماعی، یا به قصد ماجراجویی و هژمونی‌طلبی در منطقه روانه لبنان، عراق، سوریه و یمن شده تا اختلافات طایفه‌ای و جنگ‌افروزی را دامن بزند؛ و یا درحساب‌های شخصی آقاها و آقازاده‌ها برای روزمبادا آماس می‌کند.

طبق آمار رسمی وزارت خزانه‌داری آمریکا تنها ۴۰ مقام روحانی یا دولتی ایران مبلغ ۲۲ میلیارد ۸۵۶ میلیون دلاردرحساب‌های شخصی خود در بانک‌های آمریکا ذخیره کرده‌اند. مبلغی که می‌تواند زندگی همه کارگران و زحمتکشان فقیررا حداقل برای یک‌سال تامین کند و بهداشت و شرایط اجتماعی را سروسامان دهد، واین تنها آمار یک کشوراست و بیلان ۴۰ نفراز حکومت  هزارفامیل.

کارگران در چنین شرایط ملی و بین‌المللی چاره‌ای به‌جزمبارزه در پیش رو ندارند. این بحران و تمامی بحرانهای پیشین نشان داد که هیچ‌گاه سرمایه‌داران به منافع طبقات فقیر نیاندیشیده‌اند و نخواهند اندیشید. تولید بر اساس سودآوری، نادیده گرفتن نیازهای انسانی و احتماعی، نابودی منابع جهانی و اکولوژی، جنگ‌های جهانی و منطقه‌ای، بی‌خانمانی و گرسنگی و فقر، و سرانجام تهدید حیات جهانی؛ این ارمغانی است که نظام سرمایه‌داری به جهان عرضه کرد. در پیش‌ روی بشریت دو راه بیشتر و جود ندارد، بربریت یا سوسیالیسم. تنها با تغییر بنیادی چنین نظامی ‌است که می‌توان تعادل جهانی را برقرار کرد؛ وظیفه‌ای که بردوش پیشروان طبقه کارگر گذاشته شده است.

گرایش مارکسیست‌های انقلابی ضمن گرامی‌داشت خاطره شکوهمند مبارزات کارگران شیکاگو بر این باور است که مقاومت و مبارزۀ طبقۀ کارگرتا پیروزی نهایی سوسیالیسم تنها پاسخ مقتضی برای برون رفت از منجلاب متعفن سرمایه‌داری و برقراری نظامی بر پایه ارزش‌های والای انسانی است. تجربه کوتاه پیروزی انقلاب سوسیالیستی در سال‌های ۱۹۱۷-۱۹۲۴، علیرغم شکست انقلاب شوروی و سلطه مجدد ضد انقلاب استالینی به روشنی نشان داد که تنها این طبقه قادر به پی افکندن جامعه‌ای انسانی خواهد بود. یکی از دستاوردهای مهم یک قرن گذشته این مبارزات دریافت اهمیت و لزوم شکل‌گیری تشکل‌های مستقل کارگری و تشکیل ستاد رزمنده این طبقه یعنی انترناسیونالیسم کارگری در سطح بین المللی و احزاب کارگری-کمونیستی در سطح ملی است.

خلاء وجود چنین تشکیلاتی علاوه بر دامن زدن به دوباره کاری و خرده کاری امکان رشد و گسترش اندیشه‌های پوپولیستی و فاشیستی را در شرایط حساس و شکننده فعلی فراهم می آورد.

گرایش مارکسیست‌های انقلابی در راستای چنین اندیشه‌ای باری دیگر بر لزوم تشکل هسته‌های مخفی کارگری- سوسیالیستی به عنوان سلول‌های اولیه تشکیل ستاد رزمنده کارگران ایران تاکید کرده و از همه‌ی نیروهای سوسیالیست انقلابی دعوت می‌کند که تمامی تلاش و نیروهای خود را حول این محور متمرکز نمایند.

پیش به سوی تشکیل انترناسیونال کارگری!

پیروز باد مبارزات کارگری!

برقرار باد حکومت کارگری در ایران و جهان!

 اول ماه مه ۲۰۲۰ – ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

militaant.com

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران