کاتالونیا: از سرکوب ضد همه پرسی تا شورش اجتماعی

مقدمه

همه‌پرسی استقلال منطقه خودمختار کاتالونیا از اسپانیا در هفته‌های گذشته جنجال برانگیز شده است. گرچه نمایندگان پارلمان کاتالونیا برای رای گیری چراغ سبز نشان داده‌اند اما دولت اسپانیا درصدد است تا این همه‌پرسی را متوقف کند تا آنجا که نیروهای پلیس قضایی از مادرید به کاتالونیا اعزام شدند.

تقاضا برای استقلال کامل در منطقه کاتالونیا به سال ۱۹۷۷ پس از پایان حکومت فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور اسپانیا که از سال ۱۹۳۹ تا هنگام مرگش در سال ۱۹۷۵ بر این کشور حکومت کرد، باز می‌گردد.

در اوایل قرن بیستم برخی از احزاب سیاسی خواهان استقلال این منطقه از دولت مرکزی شدند. فضای خفقانی که از سوی رژیم فرانکو بر مردم این منطقه حاکم بود، سبب شد تا جنبش استقلال طلبی نزد مردم محبوبیت یابد.

در سال ۲۰۱۰ یک دادگاه قانون اساسی در مادرید برخی از قوانین مربوط به این ایالت خودمختار را لغو کرد و از آن پس زمزمه‌های استقلال کاتالونیا بالا گرفت.

تظاهرات استقلال طلبی در روز ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۱۲ میلادی که در آن بیش از نیم میلیون نفر شرکت داشتند، سبب شد تا دولت این منطقه برنامه‌های استقلال از اسپانیا را جدیتر پیگیری کند.

کاتالونیا حدود ۱۸.۸  درصد از تولید ناخالص اسپانیا را در دست دارد که در مقایسه با نرخ ۱۷.۶ درصدی مادرید، یکی از ثروتمندترین مناطق این کشور محسوب می‌شود.

برای ارزیابی مارکسیستی وقایع اخیر در اسپانیا، مطلب زیر  که  بعنوان سرمقاله بولتن های محل کار که توسط اعضای ‹‹L’Etincelle›› (اخگر)، مارکسیست های انقلابی فرانسه (از متحدان بین المللی گرایش مارکسیست های انقلابی ایران)، انتشار داده  شده است را برای خوانندگان سایت میلیتانت ترجمه می کنیم.

هیئت مترجمان میلیتانت

۲۳ اکتبر ۲۰۱۷

********

همه پرسی استقلال که در اول  اکتبر  ۲۰۱۷ در کاتالونیا سازمان داده شده بود با چماق و تفنگ مورد سرکوب قرار گرفت و  ۸۴۴ تن مجروح شدند،  که وضعیت دو تن از آنها وخیم است. دولت اسپانیا  ۱۰ هزار تن از مامورین پلیس و محافظین محلی را در نزدیکی محلات رای دهی مستقر کرده بود  تا صندوق انتخابات را ضبط کنند.

این نشان میدهد که نخست وزیر دولت اسپانیا ‹‹مارینا راجوی›› چگونه با اوراق رای دهی مخالفت نمود.

رای دادن   مردم کاتالونیا به زعم دولت اسپانیا به مفهوم «مقابله با دمکراسی» است!

حکم قانون، احترام به قانون اساسی، و حالا چماق؛ اینها استدلال هایی هستند که نخست وزیر در برابر خواست یک بخش مردم کاتالونیا که برای استقلال رای میدهند اظهار می کرد. غافل از اینکه  «ماریانو راخوی» خود درگیر قضایای فساد مالی است. او  با این سابقه می خواهد قانون را اجرا کند!  در طرف مقابل تظاهرات «وحدت» مادرید در هفته پیش زمینه ساز جلب  طرفداران دولت  اسپانیا و همچنین طرفداران دیکتاتوری قدیم ‹‹فرانکو›› شد.

جای تعجب نیست که در مقابل سرکوب مادرید، یک جمعیت  خشمگین برزگ ‹‹کاتالون›› پرچم کاتالون را در اهتزاز درآوردند  و انزجار خود را اعلام کردند. و  جای تعجب نیست که از سوی دولت ‹‹مادرید›› سرکوب شدند. و ۴۰ درصد از مردم باوجود ممنوعیت  برای استقلال برای رای دهی رفتند. بدیهی است که این برخوردها محصول سیاست های دولت مادرید است.

«کارلس پویگدامون » یک دموکراتِ بهتر از « ماریانو راخوی » نیست!

رهبران محلی «کاتالونیا» که  استقلال و موج خشم کاتالون را می چرخانند همچنان دموکرات های بهتری از دولت اسپانیا نیستند. آنها سرکوب را کمتر از حکومت «مادرید» بکار نمی برند. در تظاهرات در جریان اعتصاب ۱۴ نوامبر ۲۰۱۲ که در برابر ریاضت اقتصادی راه اندازی شده بود پلیس کاتالون به دستور حکومت ناسیونالیست محلی دست به شلیک گلوله های لاستیکی زدند که منجر به از دست دادن چشم یک معترض گردید.

این حکومت محلی کاتالونیا خود  تاحدی مسئول افزایش فقر و بیکاری است. چماق های «راخوی» نمی تواند حقیقت را تغیر دهد، که «کارلس پویگدامون » همانند «ماکرون» در فرانسه در برابر کارگران کاتالونیا و جوانان خواهد ایستاد. «کاتالونیا» یقیناَ یکی از مناطق ثروتمند اسپانیا است که مردم ثروتمند آن میگویند  نمی خواهند برای فقرای دیگر مناطق چیزی بپردازند. اما آنها نمی خواهند برای فقرا در کاتالونیا نیز  چیزی بپردازند!  آمار بیکاری ۱۳ در صد است و بودجه اجتماعی کاهش یافته است و آنجا بحران بی خانگی وجود دارد. «کارلس پویگدامون » به ساده گی بیان میدارد که دلیل وضعیت وخیم کارگران منطقه تنها حکومت مرکزی «مادرید» است. تنها برنامه وی اهتزاز دادن پرچم کاتالون است. این  سیاست نان و مسکن برای مردم کاتالونیا  مهیا نخواهد کرد.

«کارلس پویگدامون » همان مشکلات جامعه را با متهم ساختن مادرید می خواهد معرفی کند . مردم کاتالون در ۳ اکتبر برای اعتصاب عمومی توسط اتحادیه کاتالون و حکومت محلی فراخوانده شده بودند. بعنوان کارگران انقلابی، ما تنها امید داریم که خشم بیان شده در خیابان ها علیه «راخوی» درسی هم به «کارلس پویگدامون » داده باشد که کارگران را مورد بازی قرار ندهد.

کارگران کاتالون  اکنون باید از منافع  درازمدت خود دفاع کنند.  آنها باید مطالبات دموکراتیک خود را شکل دهند. مطالبه آنها باید برای تمام حقوق خود  با  شغل مناسب و دستمزد مناسب  باشد. همانند کارگران و جوانان از سراسر اسپانیا. با وحدت با کارگران اسپانیا   آنها  می توانند بیشتر نیرومند  شوند.  این امکان یک چشم انداز بهتر ی برای کارگران و زحمتکشان را نسبت به  صرفا اهتزاز پرچم کاتالون بدست خواهد داد!

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران