انفجار معدن زمستان یورت آزادشهر و وضعيت ايمنی کارگران در ايران

انفجار معدن زمستان یورت آزادشهر و وضعيت ايمنی کارگران در ايران

photo_2017-05-05_05-19-38

شمار معدنچيان جان‌باختۀ حادثۀ هولناک و دلخراش انفجار معدن زمستان یورت آزادشهر در استان گلستان تا ديروز چهارشنبه ١٣ ارديبهشت‌ماه، نزدیک به ۳۵ نفر اعلام شد. مرگ دلخراش تمامی کارگران محبوس در عمیق ۱۸۰۰ متری زمین، از این سانحه یک فاجعۀ تمام‌عیار ساخت. قریب به سه ماه و نیم پس از مرگ آتش‌نشان در حادثۀ بهت‌آور پلاسکو و یخ‌زدگی و مرگ دلخراش کولبران کردستان در زیر آوار بهمن، اکنون طبقۀ کارگر متحمل ضربه‌ای دیگر شده‌است.

تصویر کامل‌تری خواهیم داشت اگر به‌یادآوریم که در طول چهار سال حکومت «تدبير و اميد» روحانی، حکومتی که ابایی از مجازات شلاق بر گُردۀ ۱۷ کارگر معترض اخراجی آق درّه ندارد، بيش از ۷۸۰۰ کارگر در حين کار و در نتیجۀ نبود ابتدایی‌ترین تمهیدات ایمنی کشته شده اند؛ همۀ این‌ها نشان می‌دهد که رژیم سرمایه‌داری تنها با شدیدترین استثمار، با مکیدن خون و شیرۀ وجود کارگران روی پاست. مضحک است که با قتل سه انسان، مجرم «قاتل زنجيره‌ای» نامیده می‌شود که باید بهای جرم را با جان خود بپردازد، ولی از سی و هشت سال پیش تاکنون هیچ‌یک از مقامات رژیم و سرمايه‌داران ریز و درشت کوچک‌ترين بهایی بابت این کشتار «زنجبره‌ای» کارگران نپرداخته‌اند!

مقامات حاکمیت سرمايه‌داری ایران يا آن شش کاندیدایی که با رو کردن آمار فقر و تباهی در ایران یا رو کردن گوشه‌ای از کارنامۀ سیاه یک‌دیگر برای جلب رأی بیش‌تر تقلا می‌کنند، همگی به عرض تسلیت و تأسف و اعلام سه روز عزای عمومی در استان گلستان کفايت کرده‌اند. در این بین «رهبر انقلاب اسلامی» وارد صحنه می‌شود تا بگوید «حادثۀ دلخراش معدن در گلستان اینجانب را داغدار و مصیبت‌زده کرد» و به مقامات گوشزد کند که «همۀ اقدام‌های ممکن برای نجات گرفتاران انجام گیرد». در نگاه اول شاید مضحک به‌نظر برسد که يک مسألۀ بديهی مانند نجات جان کارگران و ضرورت انجام هرگونه اقدام ممکن را شخص «رهبر» بايد به اين نحو به مقامات گوشزد کند! ولی اين در اصل بی‌کفايتی رژيم را حتی در مقايسه با کشوری مانند شيلی و رئيس جمهور محافظه‌کار و ميلياردرش به‌وضوح نشان می‌دهد. وقتی که هفت سال پيش بخشی از معدن «کاپياکو» در شمال شيلی فرو ريخت، «سباستيان پينيئرا» برای اعادۀ حيثيت خود بلافاصله سفرش به کلمبيا را لغو کرد و به شيلی بازگشت و در دهانۀ معدن حاضر شد!

اگر درنظر داشته باشیم که «چراغ دِی‌وی» به‌عنوان وسیله‌ای که انباشت گاز متان را در معادن تشخيص می دهد بيش از دويست سال پيش اختراع شد، تنها نتيجه‌ای که دست می‌یابیم اين است که وضعيت عمومی ايمنی کار در ايران به‌شدت پایین است (و این وضعيت در بين کارگران افغان، شاغلین کارگاه‌ها، کارگران قراردادهای کوتاه‌مدت و فصلی و غیره، به مراتب وخیم‌تر نیز هست). اين وضعيت وخيم بيانگر اين واقعيت است که عمق بی‌اعتنایی سرمايه‌داران ايران و مقامات رژيم به حدی رسیده است که حتی حاضر نيستند برای محفاظت از جان کارگران به خريداری تکنولوژی دويست ساله تن دهند!

برای جلوگيری از اين نوع حوادث فجيع و غم‌انگيز، ايجاد نهادهای بازرسی محيط کار از سوی نمايندگان واقعی کارگران اولین و بدیهی‌ترین گام است. تيم هايی که علاوه بر نظارت بر محیط کار، ابزار و ادوات پیش‌گیری و کنترل وضعيت نامساعد (مانند انباشت گاز) و لوازم ايمنی (مانند کلاه و ماسک) و غیره را تهیه کنند.

در همین چند هفتۀ اخير ميلياردها تومان خرج تبلیغات «انتخابات» ساختگی و قلابی رژیم استبدادی سرمايه‌داری شده یا در یک قلم برای معالجۀ سرطان رهبرِ همیشه داغدار و مصیب‌زده مبالغ کلانی از قِبَل استثمار کارگران صرف شده‌است، پس قاعدتاً اين رژيم از حیث منابع مالی بايد بتواند به سهولت به داد خانواده‌های کارگران مصدوم و جان‌باخته برسد.

فاجعۀ اخیر پیامد فرایند «خصوصی‌سازی»هایی است که سال‌ها قبل آغاز شد، همان بخش خصوصی که به قول یکی از کارگران معدن «فقط به فکر پول و ذغال است. به فکر جان من نیست که. من مُردم انگار سگ مُرده». اما در واقع کلّ دولت سرمايه‌داری حاکم و تمامی ارگان‌های به‌اصطلاح «قانونی» و «قضايی» آن که استثمار معدنچيان را در چنین ابعادی قانونی کرده‌ و حتی ابایی از حکم قرون وسطایی شلاق علیه کارگران معترض آق درّه یا اعزام یگان ویژه و نیروی سرکوب به معدن آزادشهر ندارند، مسبب این رویداد هستند.

حادثۀ کار «سرنوشت» محتوم کارگر نيست!

کنترل کارگری بر محيط کار يک امر حياتی است!

پیش به سوی تشکل مستقل معدنچیان، افزایش دستمزد و دریافت حقوق معوقه و بیمه، پرداخت کامل غرامت به خانوادۀ قربانیان و پیگرد قانونی مالکین معدن به عنوان عوامل مستقیم این فاجعه!

پیش به سوی ملی‌سازی معادن تحت نظارت دمکراتیک کارگران!

کميته اقدام کارگری، ١۴ ارديبهشت ١٣٩۶

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران