بیانیه مشترک کمیته اقدام کارگری- کانون کارگران متحد ایران: پیش به سوی مراسم اول ماه مه، روز جهانی کارگر

امسال در شرایطی به استقبال اول ماه مه، روز جهانی کارگر، می رویم که از یک سو رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، به دلیل بحران های داخلی و فشار تحریم ها و انزوای بین المللی، نهایتاً به روند توافقات رسمی با غرب، یعنی بهاصطلاح «دشمن» سابق خود شدت بخشیده، و ضمن تلاش برای نهایی کردن «توافق لوزان» در تیرماه سال جاری، درحال حاضر به صراحت از خواست همکاری در حوزه هایی «فراتر از مسألۀ هسته ای» صحبت می کند؛ معنای همکاری فراتر زمانی روشن می شود که می بینیم جمهوری اسلامی عملاً مشغول همکاری با امریکا در منطقه و سهمخواهی های خود است. از سوی دیگر نیز طی دو سال گذشته شاهد صعود نسبتاً بیسابقۀ موج اعتراضات و اعتصابات کارگری در سرتاسر ایران بوده ایم. شکست جاه طلبی هایی هسته ای جمهوری اسلامی و پیامدهای سنگین تحریم بر زندگی کارگران و اقشار وسیعی از ایران روشن است. سرمایه داری ایران، تا به الآن این فرصت را داشت که وضعیت حاد کارگران را در پشت بهانۀ «تحریم» پنهان و هرگونه اعتراضی را با عذر «تقویت دشمن» به شدیدترین شکل سرکوب کند؛ در آینده با رفع این بهانه هم روش هایی دیگری برای توجیه سرکوب خواهد یافت.

در شرایط وخیم زندگی کارگران، نخستین سؤالی که باید مطرح کرد این است که چه کسی مسئول و مسبب اصلی این بحران هاست؟ پاسخ دولت روشن است: کارگران! تا جایی که احمد جنتی با وقاحت اعلام کرده بود «چه اشکالی دارد حتی اگر شرایط بدتر شود ما روزی یک وعده غذا بخوریم». اما، در مقابل، طبقۀ کارگر پاسخ خود را دارد و در جهت تحقق آن مبارزه می کند. برای ما، این خودِ نظام پوسیدۀ سرمایه داری است که مسئول اصلی چنین مصیبت هایی به شمار می رود. بنابراین برخی رئوس خواسته های کارگران برای مقابله با چنین شرایطی، این گونه است:

۱- در مقابل خواست ابتدایی کارگران برای رفع مشکلات زندگی خود، وزیران و مدیران دولتی صرفاً «تحریم های اقتصادی» را مسبب اوضاع نابسامان معرفی کرده و گفته اند که این وضعیت جوابگوی مطالبات کارگران نیست اگر در گذشته «صبر انقلابی» و «همت مضاعف» را به کارگران توصیه می کردند، این بار در بحبوحۀ توافقات با غرب شعار «همدلی» می دهند! در شرایطی می گویند که کارخانه ها باید «بازسازی» و «نوسازی» شوند، نیاز به «نقدینگی» است، کارخانه ها زیان ده هستند و به اجبار باید تعطیل شوند، پاسخ کارگران به نمایندگان سرمایه داران بسیار ساده است: «اگر اوضاع وخیم است، بگذارید حساب دخل و خرج را ما نیز ببینیم! اگر می خواهید ما فداکاری کنیم، دفاتر حسابرسی را باز کنید! چرا این حساب ها باید جزء اسرار باشند؟» تنها با باز شدن دفاتر حسابرسی است که حجم بالای رشوه، حیف و میل، امتیازات، پاداش های مدیران، وام های مخفی و پول شویی مشخص می شود. دولت می باید فوراً اسناد حساب های کلیۀ سرمایه داران بازاری و غیربازاری و ارتباط مالی با دیگر دولت های غربی را علناً در مطبوعات اعلام کند. اگر درست است که اوضاع اقتصادی نابسامان است، چه ترسی از علنی کردن این اسرار معاملاتی وجود دارد؟ و اگر قرار است که سرمایه داران و سهام داران به عنوان «اقلیت» حاکم از این اسرار معاملاتی آگاه باشند، چرا «اکثریت» جامعه، یعنی ما کارگران، گردانندگان اصلی تولید، از آن آگاه نباشیم؟ باید در سطح هر کارخانه، به وسیلۀ نمایندگان منتخب کارگران، و نه نهادهای اسلامی وابسته به دولت، کمیته هایی برای بازرسی دفاتر، نظارت بر تولید، سرمایه گذاری های جدید، استخدام و یا اخراج کارگران و سازماندهی کار در کارخانه و کلیۀ امور مربوط به کارگران، تشکیل گردد.

۲- در جامعۀ سرمایه داری حق کار و برخورداری از شغل، ابتدایی ترین حق کارگران است. طبق آمارهای رسمی دولت، نرخ بیکاری در پاییز سال گذشته، به رقم خوشبینانۀ ۱۰٫۵ درصد می رسیده و استان هایی مانند کرمانشاه، لرستان و مازندارن در صدر جدول بیکاری بوده اند. دولت سرمایه داری موظف است که برای کلیۀ کسانی که نیاز به اشتغال دارند، کار با شرایط زندگی متوسط ایجاد کند. بیکارسازی و یا اخراج بی رویۀ کارگران، حتی در چارچوب نظام سرمایه داری عملی است غیرقانونی. اما، در «قانون کار» رژیم، دست مدیران برای اخراج و بیکارسازی کارگران باز گذاشته شده است.

الف) اگر نظام سرمایه داری قادر به تأمین شغل برای کسانی که خواهان کار کردن هستند، نمی باشد، وظیفۀ دولت تأمین معاش و زندگی آنان است. به جای اعطای وام به سرمایه داران، دولت باید به کلیۀ بیکاران بیمۀ بیکاری پرداخت کند. تنها یک جزء کوچک از ارقام نجومی «اختلاس» شده می توانست این مشکل را حل کند. چرا نباید با کاستن از بودجه عظیم دفاعی- وزارت دفاع، ارتش، سپاه و بسیج و غیره که امسال بیش از ۳۰ درصد افزایش داشته- این مبالغ را به رفع این نیازهای حیاتی اختصاص داد؟

ب) حداکثر ۴۰ ساعت کار در هفته و دو روز تعطیل هفتگی و پنج هفته مرخصی در سال با حقوق، باید برای کلیۀ کارگران توسط دولت تضمین گردد، ۴۴ ساعت کار هفتگی مفید در «قانون کار» باید فوراً لغو گردد.

ج) تحت هیچ شرایطی کارگران نباید اخراج گردند. اگر رژیم سرمایه داری قادر به نگهداری کلیۀ نیروی کار نیست، باید به جای اخراج، کار موجود را بدون کسر حقوق، میان کارگران تقسیم کند. کاهش متناسب ساعات کار، همراه با پرداخت حقوق کامل به کارگران، تنها راه اساسی مقابله با بیکاری اجباری است.

د) تبلیغات دولت مبنی بر کمبود کار نادرست است. کار به اندازۀ کافی در جامعه موجود است. اما کاری که جیب سرمایه داران را پرتر کند، کم است. زحمتکشان ایران نیاز مبرم به خدمات، مسکن، پارک برای تفریح، کتابخانه، بیمارستان، مدرسه، دانشگاه و مهدکودک و نظایر این ها دارند. دولت باید بلافاصله با اتخاذ مالیات های تصاعدی از شرکت های بزرگ و تجّار کلان و به کار انداختن معقول منابع عظیم نفت، دست به اجرای وسیع برنامه های عمرانی و خدمات اجتماعی بزند. از این طریق هم نیازهای جامعه بر آورده می شود و هم کار و شغل برای مدتی طولانی ایجاد می شود.

ه) باید برای کلیۀ کارگران حداقل دستمزد متناسب با مخارج تعیین گردد. حداقل دستمزد کارگران مشمول قانون کار از ابتدای سال ۹۴، رقم ۷۲۷ هزار تومان تعیین شده است. این درحالی است که طبق آمار بانک مرکزی و مرکز آمار، خطّ فقر بین دو تا سه برابر رقم مذکور است. افزایش دستمزد سال قبل تنها ۲۵ درصد بود، درحالی که نرخ تورم «رسمی» به ۳۶ درصد می رسد. امسال دستمزدها تنها ۱۷ درصد افزایش یافت، و دولت با یک تردستی نرخ تورم را تقریباً ۱۵ درصد اعلام کرد تا وانمود کند که افزایش دستمزد حتی بالاتر از نرخ تورم بوده است! حداقل دستمزد باید متناسب با نرخ تورم واقعی افزایش یابد.

و) دستمزدهای معوقۀ کارگران باید فوراً و بی هیچ عذر و بهانه ای پرداخت شود و عدم پرداخت آن بایستی به عنوان یک جرم قابل تعقیب قضایی تلقی گردد و خسارت ناشی از آن به عنوان غرامت به کارگران پرداخت شود.

ز) کلیۀ کارگران باید از پرداخت مالیات معاف گردند. مالیات غیرمستقیم که از موادّ اولیۀ غذایی اخذ می گردد، باید فوراً لغو گردد. باید نظام مالیاتی درجه بندی شده ای که با افزایش درآمد به صورت تصاعدی افزایش می یابد، اعمال گردد.

۳- الغای قراردادهای موقت و سفید امضا، اجرای فوری بیمۀ تمامی کارگران ساختمانی، برچیده شدن شرکت های پیمانکاری و انعقاد قرارداد مستقیم و دسته جمعی، تأمین امنیت و ثبات شغلی کارگران و رعایت بالاترین استاندارد های بهداشت و ایمنی در محیط های کار و زندگی باید در دستور کار دولت و کارفرمایان قرار بگیرد.

۴- اصلاحات صورت گرفته در قانون کار برای اعمال فشار بیشتر به کارگران است. هر گونه تغییر در قانون کار، بیمۀ کارگران و چگونگی محاسبۀ تعیین حداقل دستمزد و حقوق بازنشستگی باید با دخالت مستقیم نمایندگان منتخب کارگران صورت بگیرد. به علاوه «اعتصاب» و اعتراض و آزادی بیان حق مسلم کارگران است و باید به رسمیت شناخته شود. در برابر «خانۀ کارگر»، «شوراهای اسلامی کار» و سایر نهادهای دست ساخت رژیم و مدافع کارفرمایان و سرمایه داران، کارگران باید «تشکل مستقل» (مستقل از دولت و کارفرما) را برای تصمیم گیری در امور خود داشته باشند.

۵- کلیۀ قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی شئونات زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی ضروری است.

۶- جمهوری اسلامی ایران، از زیر بار پذیرش مسئولیت شکست های خود طفره می رود و این گونه است که موج بیکاری را هم نتیجۀ حضور کارگران مهاجر در ایران معرفی می کند. این یک دروغ بی شرمانه است. در تمامی سال های گذشته، دشوارترین و غیرانسانی ترین کارها به دست همین نیروی کار ارزان مهاجر انجام شده و اکنون که تمام استفاده ها از آن ها صورت گرفته، آن ها را مسبب «اشباع بازار کار بومی» معرفی می کنند. ما بخشی از طبقۀ جهانی کارگر هستیم و اخراج کارگران مهاجر را به بهانۀ نژاد٬ قومیت٬ مذهب٬ جنسیت و مرز جغرافیایی متفاوت محکوم می کنیم. دشمن مشترک ما، خود دولت های سرمایه داری هستند.

۷- کار کودکان پدیده ای غیر انسانی و از تبعات نظام سرمایه است و باید ممنوع اعلام شود. کودکان باید از محیطی امن و سرشار از نشاط و شادی و امنیت و امکانات آموزشی – رفاهی و بهداشتی برخوردار باشند.

۸- تبعیض در اشتغال زنان (در زمینۀ استخدام، دستمزد، تفکیک جنسیتی در محیط کار و نظایر آن) باید ملغا شود. در ارتباط با زنان کارگر، ما خواهان دستمزد برابر با مردان در ازای کار برابر هستیم. با سیاست هایی ارتجاعی نظیر «دورکاری» (تله ورکینگ) که زنان را از اجتماع و محیط کار به کنج خانه ها می فرستد و مانع رشد آگاهی و مبارزات جمعی آنان می گردد، باید مقابله کرد. با هرگونه سوء رفتار و آزار لفظی و فیزیکی، چه از سوی کارفرما و چه حتی برخی کارکنان مرد در محیط های کار (مانند تولیدی های پوشاک، شرکت های خدماتی، تاکسیرانی و غیره)، باید به طور جدی و قاطعانه برخورد شود؛ حق مرخصی زایمان برای زنان، همراه با حقوق کامل و احتساب آن در حق سنوات، باید اجرا گردد. با هرگونه اخراج به دلیل بارداری یا «شروط» کارفرما مبنی بر عدم بارداری باید برخورد قانونی شود. روند تحمیلی برخی مشاغلِ عموماً خدماتی که زنان را برخلاف میل خود به شکل ابزاری به نوعی خاص از رفتار و پوشش برای جلب مشتری وادار می کنند، توهین آمیز بوده و باید متوقف شود.

۹- جمهوری اسلامی و سرمایه داری غرب، به شکل تاکتیکی مشغول همکاری در منطقه هستند، و اخیراً نیز سرمایه داری ایران مشغول سهمخواهی در یمن در مقابل دیگر رقبای منطقه ای خود است. کارگران ضمن حفظ جبهۀ سوم و مستقل خود علیه هر یک از طرفین تنازعات درون منطقه، مخالف جنگ افزوی ها هستند.

۱۰- جنبش های اعتراضی اجتماعی موجود بخشی از مبارزات طبقاتی کارگران هستند. ما پشتیبانی خود را از تمامی جنبش های دانشجویی٬ زنان و به خصوص معلمان (که ضمن اعتراضات سراسری در اسفندماه سال گذشته و فروردین امسال، فراخوان به اعتراض در روز ۱۷ اردیبهشت داده اند) اعلام و دستگیری و محاکمۀ فعالین آن ها را قویاً محکوم می نماییم. ما خواهان آزادی فوری و بدون قید شرط تمامی فعالین کارگری زندانی (مانند بهنام ابراهیم زاده از کمیتۀ پیگیری ایجاد تشکل های کارگری، رضا شهابی از سندیکای شرکت واحد، شاهرخ زمانی از سندیکای نقاشان ساختمان، رسول بداقی عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران و غیره) و سایر زندانیان سیاسی هستیم. ما خواهان لغو تمامی احکام صادره (مانند «شلاق» و حبس تعلیقی) علیه فعالین کارگری هستیم.به علاوه هر گونه اعدام و سنگسار به هر بهانه ای محکوم است، چون ریشۀ تمام جرایم و ناهنجاری ها در مناسبات سرمایه داری نهفته است.

۱۱- در شرایط سرکوب گسترده و ضعف تشکل های کارگری موجود، فعالین کارگری با گرایش های مختلف می توانند حول موضوعات مشترک و مورد توافق خود (مانند برگزاری مراسم اول ماه مه) دست به «اتحاد عمل» گسترده بزنند و نیرو و امکانات خود را به طور جمعی و به شکل دمکراتیک به کار بندند.

۱۲-اول ماه مه باید تعطیل رسمی اعلام گردد و در تقویم رسمی کشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز ملغی گردد.

کمیته اقدام کارگری- کانون کارگران متحد ایران

اردیبهشت۱۳۹۴

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران