اعتراضات اجتماعی در اروپا و گزینه های بورژوازی در مقابل آن

میلیتانت شماره ۷۹

در طی حدود هشت سال گذشته کسی نیست که تحت تأثیر بحران اقتصادی جهان به اشکال مختلف قرار نگرفته باشد، کارگران و اقشار کم درآمد هر روز با آن کلنجار می روند. اولین دستاوردهای آن طرح معروف به ریاضت اقتصادی بود، سرمایه داران با این طرح به چپاول صندوق های خدمات اجتماعی، از جمله بهداشت و درمان و بازنشستگی، خصوصی سازی بیش­تر، بالا بردن ساعات کار و سرعت کار کارگران در مقابل دستمزد کم­تر و ایجاد کارگران نیمه وقت پرداختند. بیکاری روز افزون گشت، آمار بیکاری جوانان زیر 25 سال بالا رفته و از مرز %60 گذشته و زندگی زیر خط فقر افزایش یافته است. اما با همۀ این بحران های ساختگی، 80 نفر از سرمایه داران جهان ثروتی بیش از 3.5 میلیارد نفر از جمعیت دنیا را دارند!

این مشکلات اقتصادی باعث بالا رفتن نارضایتی های اجتماعی شده که ما در کشورهای اروپایی شاهد آن هستیم. با سیاست های جدید امپریالیستی و اتحادیۀ اروپا و باز شدن مرزها برای ورود بی دردسر کالا در تمام جهان، بورژوازی دیگر نیازی به قدرت خرید کارگران خودی ندارد، در نتیجه فقر و بدبختی حتی در کشورهای صنعتی و پیشرفته گریبانگیر کارگران شده است. موج اعتراضات جدید و خطر انقلاب و فروپاشی، سیستم سرمایه داری را وادار به چاره جویی و رفتن به دنبال گزینه ای می کند که بتواند توسط آن به نوعی اعتراضات را کنترل کند. مثلاً پدیده ای به نام جنبش پگیدا که با ادعای مقابله با اسلامی شدن اروپا، سعی می کند عامل تمام نارضایتی ها را اسلام گرایان و خارجی ها بداند و با زنده کردن ناسیونالسم کور، راه را برای بازسازی ظهور مجدد فاشیسم در جهت سرکوب انقلابیون و کارگران ناراضی باز کند! ویا عقب نشینی سرمایه داران در مقابل چپ های رفرمیست که دست پا می زنند تا با رفرمی هرچند ناچیز در مقابل آلترناتیو سوسیالیستی به حفظ این نظام بپردازند، در یونان می رود که این چنین تجربیاتی دوباره رقم بخورد! اما در این میان اتحادیه های کارگری دوباره دست به کار شده اند.همین اتحادیه ها در اروپا در اوایل بحران با فرستادن نمایندگان خود به کارخانجات، کارگران را دعوت به همکاری با سرمایه داران برای عبور از بحران می کردند و تا چند سال از اعتراضات کارگری به عناوین مختلف جلوگیری می کردند! اما دیگر جان به لب کارگران رسیده و سطح زندگی آن قدر پایین آمده که حتی با کار اضافی هم نمی توان بر گرانی فائق آمد، اوضاع کنونی در نبود آلترناتیو سوسیالستی و حضور کم رنگ چپ انقلابی در کارزار مبارزۀ روزمرۀ کارگران و زحمتکشان وزنه را به نفع این چنین جریانات سندیکالیست و لیبرالیست و ناسیونالیست بالا برده .

ما در مقابل این بحران باید با قرار گرفتن در کنار کارگران و زحمتکشان ماهیت جریانات انحرافی را که در جهت حفظ همین سیستم به اشکال مختلف هست افشا کرده و ماهیت طبقاتی آنان را نشان دهیم. حضور فعال در مقابل پگیدا و تدارک دیدن اعتراض در مقابل آن برای جلوگیری از به قدرت رسیدن مجدد فاشیسم، افشای ماهیت رفرمیستی چپ حافظ نظام سرمایه داری، با حضور در میان اعتصابات کارگری و روشن کردن ماهیت سندیکالیسم که چاره ساز مشکلات کارگران نیست، ضروری است .

در نتیجه ضرورت حزب پیشتاز انقلابی کارگران در تمام کشور ها برای به زیر کشیدن قدرت بورژوازی و گرفتن قدرت سیاسی در دستور کار قرار می گیرد و ما با یک اتحاد بین المللی انقلابی می توانیم به این اهداف نزدیک شویم. امروز به تعداد کسانی که به این اهداف نزدیک می شوند درسراسر جهان افزوده می شود، و واقعیت سوسیالیسم یا بربریت برهمگان عیان تر می گردد.

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران