ماشین کشتار دولتی را متوقف کنید!

موج اخیر اعدام ها، و اینک اعدام فعال سیاسی «شیرکو معارفی»، پیش از هرچیز این معنی را می دهد که رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، امتیازات دلخواهش را از مذاکرات پشت پرده با غرب دریافت کرده است. بار اول که رهبر جمهوری اسلامی «جام زهر» را سرکشید، علائم آن را با کشتار وسیع زندانیان سیاسی نشان داد. این بار نیز سناریوی مشابهی در شُرُف وقوع است. همان طور که پیش بینی می شد، انتخاب مهرۀ حسن روحانی برای حل اختلافات رژیم با امپریالیزم آمریکا و غرب- آن هم به طور کلی به دلیل وضعیت نابسمان اقتصادی-اجتماعی جامعه و شکاف های درونی رژیم از یک سو، و موقعیت نامناسب رژیم در سطح بین المللی از سوی دیگر- به معنی تثبیت وضعیت متزلزل رژیم بود و هر گام نزدیکی این رژیم به کشورهای امپریالیستی با چراغ سبزهای بیشتری جهت شدت بخشیدن به سرکوب های داخلی همراه است (۱). این روند تازه، با دریافت اولین چراغ سبزهای غرب، با حمله به مقرّ اسرای سازمان مجاهدین توسط حسن روحانی کلید خورد، و شدت هرچه بیشتر هر روزۀ این کشتار به همان نسبت بیانگر توافقات هرچه بیشتر رژیم با غرب است. 

بار دیگر اصلاح طلبان نشان دادند که هدفشان از اصلاح جمهوری اسلامی، انطباق آن با ساختار سرمایه داری جهانی است و متقابلاً کسب اجازه برای تثبیت قدرت متزلزل خود از طریق افزایش رعب و وحشت و کشتارهای عمومی و در ملأ عام. بنابراین برای چندین بار اثبات شد که «اصلاح طلبی» در ایران، به معنی «اصلاح» آن دسته از ضعف هایی است که تثبیت قدرت رژیم را به مخاطره می اندازد و تضعیف می کند؛ در نتیجه اگر کشتار و اعدام هنوز نتواند به قدر کافی ارعاب و وحشت عمومی در جامعه ایجاد کند، اصلاح طلبی گرایشی خواهد بود که آن را به نفع افزایش دادن کشتار، اصلاح کند. حسن روحانی نیز محصول این مفهوم از اصلاح طلبی در ایران بوده است. اصلاحات روحانی به عنوان نمایندۀ چنین جریانی، به معنی پیشروی در درون نظام سرمایه داری جهانی است، و هر یک فرد آویخته به دار، علامت او برای موفقیت نسبی در این پیشروی است.

کشتارهای اخیر جمهوری اسلامی به وضوح نشان می دهد که انتخاب حسن روحانی، هیچ گونه ارتباطی به تغییر روش جمهوری اسلامی در سطح سیاست های داخلی اش ندارد، حتا برعکس، به معنی تشدید روش های سرکوبگرانۀ همیشگی آن است. این تغییر، تنها مربوط به چهرۀ رو به بیرون جمهوری اسلامی بود که با «کلید تدبیر و امید» حسن روحانی دریچۀ انطباق با غرب گشوده شود. اما چهرۀ رو به درون جمهوری اسلامی، از شدت نگرانی از پیش روی جنبش های انقلابی به تصور این که گشایش هایی صورت گرفته است، به مراتب وحشیانه تر شده. اکنون تاوان اصلاح طلبی را بیش از هرکس زندانیان بی پناهی می پردازند که به صورت گروهی به بالای چوبه های دار برده می شوند.

گرایش مارکسیست های انقلابی ایران ضمن محکوم کردن این کشتار معتقد است که این کشتار سیستماتیک متوقف نخواهد شد مگر با اعمال فشار به جمهوری اسلامی از طریق اتحاد عمل وسیع همۀ نیروهای طیف مترقی اپوزسیون (اعم از داخل و یا خارج) و جلب حمایت های وسیع بین المللی. اعتراضات پیاپی با برخوداری از پشتیبانی و کمک متحدین بین المللی و افشای نزدیکی رژیم به کشورهای غرب که با سکوت در مقابل این جنایت چراغ سبز نشان می دهند، شانس متوقف کردن ماشین کشتارهای روزانه را افزایش می دهد.

به علاوه باید یادآوری کرد که این حملات، با هدف حمله به کل طبقۀ کارگر، کاهش اعتماد به نفس و به منظور ارعاب و خط و نشان کشیدن برای اعتراضات و اعتصابات کارگری در زمانی است که معاملات پشت پردۀ رژیم با غرب به نتیجه برسد. از این رو ضروری است که کل کارگران ایران به طور اعم و کارگران پیشرو به طور اخص اقداماتی را به هر شکل مناسب در اعتراض و واکنش به این اعدام ها از خود نشان دهند. چنان چه در مورد این اعدام ها اقدام مشترک و به ویژه اقداماتی کارگری انجام نگیرد، دست های رژیم برای سرکوب های گستردۀ بعدی باز خواهد ماند.

شورای دبیری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران

۱۵ آبان ۱۳۹۲

(۱) نگاه کنید به سرمقاله های «نشریۀ میلیتانت»، شمارۀ ۶۲ و ۶۴؛ و همچنین «ویژه نامۀ انتخابات۱۳۹۲»، نشر میلیتانت، شمارۀ ۸:

http://militaant.com/?p=2508

http://militaant.com/?p=2889

 

میلیتانت

سایت گرایش مارکسیست های انقلابی ایران